الجزایر در میان کشورهای اسلامی و عربی از معدود کشورهایی است که دارای جایگاهی رسمی به عنوان "نهاد افتاء" نیست .
این کشور فاقد رهبری دینی است و امور دینی آن توسط دو نهاد رسمی "شورای عالی اسلامی" و "وزارت امور دینی و اوقاف" و یک نهاد نیمه رسمی به نام "جمعیت علمای مسلمان الجزایر" اداره میشود . در کنار این نهادهای رسمی و نیمه رسمی ، پیروان زوایا در امور دین به شیخ طریقت ، وهابیان به شیخ محمد علی فرکوس و اباضیان به رهبران مذهبی خود مراجعه می کنند .
علاوه بر این همچون سایر اهل سنت جهان در مساجد و محافل دینی علمای مختلف و ائمه جمعه و جماعات هر یک مدعی افتاء بوده ،طبق برداشت خود احکام اسلامی را برای مؤمنان تبیین می کنند . این امر نوعی هرج و مرج گسترده در جامعه اهل سنت ایجاد کرده فتوا را به امری بی ضابطه مبدل ساخته است . از این روی حکومتها برای رهایی از این وضعیت ، مخصوصا برای سامان دادن به مواردی که دولتها به فتوای شرعی نیاز دارند ، منصب رسمی مفتیگری را تأسیس کردهاند و مفتی از میان علمای طراز اول و البته همسو با دولت ، انتخاب و توسط رئیسجمهور یا پادشاه منصوب میشود .
اما در الجزایر از آغاز استقلال این کشور تا به امروز منصب افتاء وجود نداشته و امور دین توسط ۳ نهاد برشمرده بالا سامان می یافته است . پیدایش مفتیان غیر حکومتی و نفوذ آنها در جامعه و تشتت و پراکندگی در فتاوا از آثار این وضعیت است .
البته نصب مفتی توسط دولت هم ، که به مثابه یک شغل اداری محسوب شده ، طبق تمایلات دولتها تغییر می یابد جایگاه مفتی را تضعیف کرده و مفتیان رسمی در عمل احترام و نفوذ چندانی در بین مردم ندارند .
مقایسه این نظام ، با نظام مرجعیت و فتوا در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت ، بسیار حائز اهمیت است .
رهبری دینی در مذهب شیعه با توجه به شرایط زیر ، دارای انضباط ، تمرکز ، نفوذ و قداست است :
اصل اجتهاد ، شرط عدالت و به ویژه اعلمیت ، عملا تعداد افراد واجد شرایط افتاء را محدود می سازد به گونهای که در یک زمان ممکن است صدها مجتهد در جامعه وجود داشته باشد ولی به خاطر شرط اعلمیت تنها تعداد انگشت شماری از آنان در معرض مرجعیت و فتوا هستند و به اصطلاح رساله علمیه توضیح المسائل نوشته و منتشر میسازند ، بقیه مجتهدان فقط خودشان از دیگری تقلید نمیکنند ولی حق صدور فتوا ندارند .
عقیده به نیابت مرجع تقلید از امام زمان به مرجع تقلید قداست و نفوذ در بین مقلدان میدهد و انتخاب از طرف مقلدان با معرفی جامعه علمی کشور ، آنها را از وابستگی به دولتها و قدرتها به دور نگه میدارد .
تشریع خمس و وجوهات شرعیه ، که از سوی مقلدان داوطلبانه به مرجع تقلید پرداخت میشود ، به مراجع تقلید استقلال مالی میدهد تا همچون یک کارمند حقوق بگیر تابع اوامر دولتها نباشد .
اما جامعه الجزایر ، تا به حال مفتی رسمی نداشته و ندارد ، برای این امر دو علت میتوان ذکر کرد :
۱- اصولا کشور الجزایر در تاریخ گذشته خویش ، مرکز اصلی علمی و دینی نبوده و در حال حاضر هم دارای حوزه علمیه توانمند بزای آموزش علوم اسلامی نیست ؛ البته شهرهای مختلف الجزایر مثل قسنطینه ، تلمسان و بجایه هیچگاه از وجود علما حالی نبوده است ولی مرکزیت علمی دینی در شمال آفریقا همیشه مصر و تا حدی زیتونه در کشور تونس بوده است . و علمای الجزایری برای تحصیل علم به این دو مرکز یا به حرمین شریف و شام سفر میکردهاند .امروزه نیز در کنار برخی زوایا و مساجد مراکزی آموزشی تحت عنوان مدارس قرآن وجود دارد ،ولی د
۲- این ها در سطحی نیستند که بتوانند فقهای بزرگ تربیت نمایند. از این روی آموزش دینی به طور عمده دردانشکده های شریعت انجام می شود وسطح علمی این دانسکده ها هم در حد متوسط است.
۳- در دوران استعمار ، فرنسویان از هرگونه شکلگیری قدرت دینی صاحب نفوذ جلوگیری میکردهاند ، پس از انقلاب الجزایر هم تا به حال نظام حکومتی ، نظامی ملی گرا ،سوسیالیست، سکولار و معتقد به جدایی دین از سیاست بوده و به مسائل دینی و افتاء علمای سنتی از خود توجه نشان نداده است ، هر چند جامعه الجزایر دارای مردمی دیندار و پایبند به شریعت بوده و هستند .
در پرتو این وضعیت و همزمان با اعتراضات گسترده مردمی که در بیش از یکسال گذشته تحت عنوان حراک شعبی در الجزایر اتفاق افتاد و منجر به استعفای رئیس جمهور بوتفلیقه و دولت او شد ، و آقای تبون به عنوان رئیسجمهور منتخب زمام امور را به عهده گرفت ، یکی از خواستههای مردم ، تغییر قانون اساسی گذشته و تصویب قانونی جدید با در نظر گرفتن شرایط جدید بود
احزاب ، گروهها و دستجات مختلف به طور طبیعی دارای انتظاراتی هستند که باید در قانون اساسی جدید در نظر گرفته شود .
در ابتدای روی کار آمدن عبد المجید تبون ، آقای دکتر عبد الرزاق قسوم رئیس جمعیت علمای مسلمان الجزایر با وی دیدار و خواهان گنجاندن شورای عالی فقهی و افتاء در قانون اساسی الجزایر شد . وی در مصاحبهای بر ضرورت دستیابی مجمع عالی فقه اسلامی و افتاء به شخصیتی معنوی و استقلال مالی تأکید نموده و اظهار داشت: وظیفه مجمع عالی فقه اسلامی و افتاء در بیان حکم در مسائل اختلافی که به صراحت در قرآن و سنت بیان نشده و نیز مسائل فقهی عصر حاضر ، تبلور مییابد .
رئیس جمعیت علمای الجزایر ، در ادامه اشاره کرد که فقه اسلامی و افتاء را پیشنهاد داده است . این مجمع از ۲۵ عضو تشکیل میشود که او به رئیس جمهور پیشنهاد ساختار مجمع عالی فقه اسلامی و افتاء را داده است . این مجمع از ۲۵ عضو تشکیل می شود که رئیس جمهور آنان را از بین افراد واجد شرایط که دارای شایستگی بالایی در علوم باشند انتخاب می کند و برای این امر قانونی تدوین می کند که به ساختار و تشکیلاتش نظم ببخشد .
در همین رابطه آقای شیخ حسن حسانی یکی از علمای الجزایر و شیخ طریقت قادریه در کل آفریقا اظهار کرده است که : باید قانونی تصویب شود که مرجعیت دینی را ضابطهمند کرده و در قانون اساسی بگنجانند . او در ادامه گفت : خداوند در آیه شریفه "ولا تقولوا لما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ هذا حلال و هذا حرام ...." نسبت به تساهل در فتوا هشدار داده است . خطر فتوای بدون علم مصیبتی است که جوامعی که امر فتوا در آن ضابطهمند نباشد دچار آن میشوند و هرج و مرج در فتاوای شاذ ، غیر مسئولانه و وارداتی مرجعیت دینی و وحدت ما را تهدید میکند .
علامه حسانی از رئیسجمهور درخواست کرد که قانونی را تصویب کرده و در قانون اساسی جدید بیاورد که شامل هیأتی برای فتوا باشد که واجد شایستگی علمی ، هویتی ملی ، دارای کمسیونهای مختلف و متمسک به مذهب مالکی ، عقیده اشعری و طریقت صوفیانهای باشد که علما و فقهای الجزایر قرنها بدان پایبند بودهاند و سخنشان همچون قبلهشان یکی بوده ، فتنه و تفرقه در آن راه نداشته است ، بلکه روح معنویت و دینداری بر آن حاکم بوده و مردم نسبت به آن حرف شنوی داشتهاند . این امر در مبارزه آزادی بخش الجزایریها خود را نشان داده است و مردم قدرت و اراده خود را از علما الهام میگرفتهاند و وحدت کلمه خود را حفظ میکردهاند . او سپس این سؤال را مطرح میکند : آیا خورشید مذهب مالکی دوباره در آسمان الجزایر خواهد تابید و با روشنفکری و درخشش خود از فتاوای شاذ و بچهگانهای که کودکان تازه دندان در آورده صادر میکنند جلوگیری خواهد کرد
به نظر میرسد که شیخ حسن حسانی در این فراز از سخنانش به نفوذ تدریجی وگسترده وهابیت در الجزایر اشاره دارد که باعث ترک مذهب مالکی و عقیده اشعری شده ،امامان جماعت وهابی و کم سواد فتاوایی وارداتی و از نظر علمی بی مایه برای مردم صادر می کنند.
آقای دکتر بلخیر طاهری ادریسی ، یکی دیگر از شخصیتهای دینی الجزایر و استاد شریعت و قانون در دانشگاه وهران در همین رابطه اظهار داشت : قضیه ویروس کرونا پاسخگویی به موارد شرعی مربوط به این بیماری را در مسائل عبادی و معاملاتی با مشکل روبرو ساخت و بر فقهای امت واجب است که به طور صریح ، اصولی و مشروح در مورد تمامی مسائلی که مورد ابتلای همگان است و در زندگی مسلمانان اتفاق میافتد ، اظهار نظر نمایند . او ضمن تأکید بر لزوم تأسیس هیأتی که بر فتاوای رسمی عام و دارای فوریت نظارت داشته باشد گفت : کسی که وضعیت مسلمانان را در زمان حاضر پیگیری میکند با اختلافات خطرناکی در اندیشهها ، آراء و جهت گیریها روبرو میشود که بر موضعگیری فقهی در برابر مسائل تأثیر میگذارد . وی با اظهار تأسف از عقب ماندگی از حوادث اظهار نمود : عقب ماندن از همراهی با حوادث ، تردید و ضعف در تصمیمگیری و وضع قانون و مه آلود بودن فضای دینی ، همگی نتیجه شتاب زدگی در قوانین و تصمیمگیری بدون مقدمه است که به دور از دور اندیشی ، قاطعیت و اقناع و اشباع تصمیم گرفته میشود . این نوع تصمیمها بر روحیه شهروند سادهای که از این نوع فتاوا احساس آرامش نکرده ، قانع نمیشود تاثیر میگذارد . او به این فتاوا و قوانین به دیده یک بیانیه سیاسی مینگرد تا حکم شرعی .
این فقیه اصولی دانشگاه وهران در نامهای به رئیسجمهور و کمیته کارشناسی تعدیل قانون اساسی ،درخواست کرد تا هیأتی رسمی مستقل با اختیارات قانونی تأسیس نمایند تا بر فتاوای رسمی عام و دارای فوریت که همه مردم الجزایر را دربرگیرد و آثار داخلی، منطقهای و بین المللی داشته باشد ، نظارت نمایند . این هیأت همچون سفیری خواهد بود که بعد شرعی دولت الجزایر را بیان میکند و مسائل جزئی و فردی را به شوراهای علمی تابع وزارت امور دینی و اوقاف میسپارد .
این استاد دانشگاه گفت : این هیأت از شایستگیهای علمی برخوردار خواهد بود و شامل افرادی دارای مدرک دکترا و متخصص در علوم فقهی به اضافه شیوخ زوایا و شخصیتهای علمی مستقل اهل رأی و نظر و صاحب قلم در امور دینی ، کارشناسان حقوق ، اقتصاد ، فقه و جامعه شناسی خواهد شد . او اشاره کرد که با این ترکیب می توانیم مؤسسهای اثرگذار و مورد قبول جامعه الجزایری و جهانی داشته باشیم .
در مقابل این سخنان آقای دکتر یوسف بلمهدی وزیر امور دینی و اوقاف در مصاحبهای که در تاریخ اول آوریل ۲۰۲۰ / ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ با روزنامه الخبر داشت تلاش کرد تا بر لزوم باقی ماندن نهاد فتوا در وزارت خانه تحت ریاست خودش استدلال نماید ؛ اوخبر از تشکیل کمیته فقهی وابسته به این وزارتخانه را اعلام کرد و گفت :
کمیته فتوا دیر زمانی است که در سطح وزارت خانه تأسیس شده و با دستوری وزارتی شکل گرفته است ولی اعضای جدیدی را بر اساس تخصص های مورد نیاز به آن اضافه کردیم . در نشست های اخیر ، اعضا گرد هم آمدند تا درباره مسایل مهم گفتگو کنند . من فکر می کنم شادابی این کمیته تازه شده است . کمیته فتوا از داخل جامعه الجزایر برخاسته و دارای پشتوانه ای علمی است که از شوراهای علمی استان هایی روییده است که مردم گمان می کنند ائمه آن ها از سطحی نازل و ساده برخوردارند . این اشتباه است زیرا در شوراهای استانی اساتیدی دانشگاهی و شیوخ و علمایی برجسته حضور دارند که در مدارس دینی و مساجد ، تحصیلات خود را گذرانده اند . در جهان اسلام بسیاری از علما مدارک رسمی ندارند ولی در کشور خودشان مرجع علمی هستند ، زیرا مساجد از گذشته تاریخ تا کنون مرکز آموزش های علمی و دینی بوده اند . الازهر هم قبل از آنکه به صورت یک مؤسسه رسمی و دولتی درآید ؛ علمای بسیاری متعلق به شهرهای بزرگ اسلامی را ترتیب کرده است . همچنین مسجد نبوی در مدینه ، حرم مکی در مکه و مسجد اموی در دمشق . از مساجد ما هم در تلمسان ، بجایه ، ناصریه و توات علمای بزرگی برخاسته اند . ما از علمایی سخن می گوییم که از دانشگاه ها فارغ التحصیل نشده اند ولی دانشمندان بزرگی هستند . اینها شوراهای علمی را تشکیل می دهند و در این شوراها با آنها مشورت می کنند ، اینها به نوبه خود کمیته ملی فتوا را با بهره گیری از تجارب ، افکار و فتاواشان یاری می رسانند . کمیته فتوا به ویژه در شرایط فعلی با همه این دانشمندان همکاری کرده ، نظراتشان را دریافت داشته و به فتاوا و پیشنهاداتشان گوش فرا داده است . آنان بسیاری از فتاوایی را که در دوره اخیر صادر شده تأیید کرده اند . حتی برادران ما در مذهب اباضی و در منطقه میزاب هم ، از طریق شوراهای سه گانه علمی خود ، آراء شان را به مشارکت گذاشته و بحمد الله آرای دو مذهب یعنی مذهب مالکی و مذهب اباضی در این منطقه گرامی الجزایر با هم منطبق شده است . فتواهایی که مورد شناخت خاص و عام است ، از سوی همه اینها صادر شده است .
سؤال : آیا امکان این هست که هیأت ملی فتوا در قانون اساسی بیاید تا به استقلال و نفوذ قانونی و اخلاقی دست یابد ؟ البته منظور از این سخن بالضروره تأسیس منصب مفتی نیست .
ج : شما از یک چیز تشکیلاتی سخن می گویید . این تشکیلات الآن هم وجود دارد و اعتبار قانونی آن هم سر جای خود هست ، زیرا تحت پرچم وزارت امور دینی و اوقاف قرار گرفته ، اعضای مشخصی را دربر دارد . به علاوه امکان توسعه هم دارد و نیز در تمامی شوراهای علمی در دنیا بهره گیری از کارشناسان مرسوم است . می توان از هر فرد یا هیأتی کمک جست ، همچنان که از هیأت شورای عالی اسلامی که هیئتی قانونی است ، کمک گرفتیم . این هیأت هم اعضایی دارد که من یکی از آنها هستم و شایستگی آنها را می شناسیم . مردم الجزایر هم صداقت آنها را در فقه و توانمندیشان را در بسیاری از مسایل شرعی می شناسند . ما پلی برای همکاری بین خود و آنها برقرار کرده فتوایی یکسان در این مورد صادر کردیم .
اما اینکه (مقام افتاء) مؤسسه ای مستقل (از وزارت) باشد که دارای خصوصیاتی باشد ، به نظر من زود است . البته اگر این کمیته غیر علمی و بی فایده باشد ، در پی ابزارهایی می رویم تا آن را تکامل ببخشیم و لیکن من فکر می کنم کمیته از طریق پیگیری مسایل عموم، مردم باید به فعالیت خود ادامه دهد و مشکلات نوپیدای جامعه را در موضوعات پزشکی ، بهداشتی و مالکیت ها ، به ویژه در وقت حاضر پی گیری کند . البته من فکر نمی کنم که مسئله به این حد محدود شود ، ما سعی می کنیم کمیته را متحول کرده و به عنوان مؤسسه ای در دل وزارت امور دینی و اوقاف به آن تحرک و پویایی ببخشیم .
برخی مردم سخن از مستقل بودن می گویند ؛ استقلال از چه کسی؟ آیا حاکمیت یا مسئول ، فشاری بر علما وارد می کند؟ به طور قطع هرگز ، ما یک نظر واحدی را استخراج می کنیم ، اینجا کسی وجود ندارد که بر کمیته تحمیل کند که چه بگوید و در چه مسیری حرکت کند . این به عهده خود اهل فتوا است . خود آنها کار را تنظیم و ارزیابی می کنند .
سؤال : در آینده نسبت به کسانی که در مسایل مستحدثه فتوایی مخالف با فتوای کمیته صادر می کنند ، چه اقداماتی انجام می دهید؟
ج : اولا آنها را به ضوابط علمی ، ادب و فقه الخلاف دعوت می کنیم ، اینها می دانند که اگر فتوا از سوی مقامی رسمی صادر شود و به صورت حکمی که زندگی مردم را نظم می بخشد درآید ؛ مخالفت با آن و به دیوار کوبیدنش صحیح نیست، باید این دستگاه متخصص محترم شمرده شود ، همچنانکه به پزشک اجازه داده نمی شود تا بیرون از کمیته بهداشتی و پزشکی مسئول پی گیری انتشار ویروس کرونا اظهار نظر کند . این کمیته رسمی است و به مردم معرفی شده است و مردم آن را می شناسند ، متخصصان بزرگ عضو آن هستند . بنابر این کسی نمی آید و سخنانی بگوید که با تصمیمات آن مخالف باشد یا دارویی بر خلاف آن تجویز کند ، این امر به هرج و مرج می انجامد .
سؤال : آیا این کار را با شورای عالی اسلامی هم هماهنگ کرده اید ؟
ج : بله ، ما با آنها هماهنگ هستیم ، فتاوا با مشورت صادر می شود ، برخی از اعضای کمیته در شورای عالی اسلامی هم حضور دارند و ما با آنها همکار هستیم .
در این میان و در مقابل با نظر وزارت امور دینی آقای دکتر بوعبد الله غلام الله وزیر امور دینی و اوقاف سابق و رئیس شورای عالی اسلامی فعلی(زیر نظر رییس جمهور)صحبت از تعیین فردی به عنوان مفتی جمهوری کرده و آن را از اختیارات رئیسجمهور دانست .
او در مصاحبه در تاریخ ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۰ مطابق با ۳ تیر ۱۳۹۹ اظهار داشت : رئیسجمهور تنها کسی است که می تواند مفتی جمهوری را تعیین نماید این مفتی جایگاهش در مسجد اعظم الجزایر است .
او ادامه داد : رئیسجمهوری تنها جایگاه در الجزایر است که می تواند این ارگان را که دارای جایگاهی والا و تابع ریاست جمهوری است ، تأسیس نماید .
دکتر غلام الله در حاشیه امضای قرارداد بین شورای عالی اسلامی و تلوزیون الجزایر و شبکه قرآن این کشور اظهار داشت : این مؤسسه در انتظار افتتاح رسمی مسجد اعظم الجزایر است که مقر مجلس فتوا خواهد بود و اندیشه تعیین مفتی به زمانی بر میگردد که او وزیر امور دینی الجزایر بوده است .
شایان ذکر است که مسجد اعظم الجزایر ، که در زمان بوتفلیقه توسط شرکتهای چینی ساخته شده است ، بزرگترین مسجد قاره آفریقا است که هنوز افتتاح رسمی نشده است . یکی از اهداف این مسجد تأسیس پایگاهی برای آموزش امور دینی الجزایر، همچون جامعه زیتونه تونس و الازهر مصر بوده است که علاوه بر استقرار مفتی جمهور در آن ، محلی برای تربیت علما و متخصصان علوم اسلامی در رشتههای مختلف باشد تا جامعه الجزایر از نوعی مرجعیت ملی در امور دینی برخوردار باشد و مردم این کشور در مسائل شرعی خود وابسته به فتاوای واردی از سایر مراکز جهان اسلام نباشند .
نفوذ سلفیگری و وهابیت در سالهای اخیر در کشور الجزایر مشکلاتی را ایجاد کرده است . مردم الجزایر که در طول تاریخ به طور عمده پیرو مذهب مالک ابن انس ، عقیده اشعری و مسلک اهل تصوف بودهاند ، به تدریج رو به سلفیگری آورده ، تحت تأثیر روحانیونی که در دانشگاههای عربستان سعودی درس خواندهاند به وهابیت گرایش پیدا کردهاند .
این تحول که بخشی از جامعه الجزایر را دربرگرفته است ، زنگ خطر بسیاری از مسئولان رسمی ، علمای دین و روشنفکران الجزایری را به صدا در آورده و به فکر چاره جویی انداخته است .
تأسیس مرکز ملی برای بومی سازی آموزشهای دینی ، تحت نظر دولت و استقرار منصب مفتی جمهوری می تواند آثار مثبتی در فضای فکری و دینی الجزایر داشته باشد .
نظر شما